خدایاوقتی می خواهم باتونیایش کنم
سه دلیل مرا ازمناجات باتوبازمی دارد:
1.به یادمی آورم کارهایی راکه به من فرمان داده بودی ومن درانجامش کندی کرده ام
2.به یادمی اورم کارهایی راکه مرا ازآن بازداشته بودی ومن به سویش شتافتم
3.به خاطرمی آورم نعمت هایی راکه به من دادی اما من به آنهامشغول شدم وسپاسگزاری تورافراموش کردم
امایک دلیل دردل من موج می زند
وفانوس امیدرادرشب قلب من روشن می کند:
وآن اینکه می دانم هرکه به توخوش گمان باشدوبه درگاهت روی آوردتواورابه خاطراحسان خویش وگمان خوبی که به توداردمی پذیری.
همیشه چنین بودی وهماره درخانه ات
بسوی دوستدارانت گشوده بوده.
ای خدا،اینک درپیشگاهت ایستاده ام
باکوله باری ازشرم وشوق
وتوراازتومی خواهم
آری،فقط تورا ازتوطلب می کنم
آیاامیدمراناامیدمی کنی؟ نه....
می دانم که توتنها کسی هستی که می شود همیشه به او امیدواربود.